اولین قسمت این مجموعه بدلیل تازگی داستان و همچنین جلو ها ی ویژه خیره کننده بینندگان بسیاری را به سینما ها کشاند و همین طور می توان آن را موفق ترین قسمت این سه گانه – البته تاکنون! و اگر سازندگان قصد ادامه دادن این داستان را نداشته باشند- دانست.
ماجرا از آنجا آغاز می شود که دو گروه از ربات هایی هوشمند که از سیاره ای به نام سایباترون که در اثر جنگ داخلی به ویرانه تبدیل شده است به دنبال مکعبی که سر منشاء حیات آنان است به زمین می آیند.
در سمت دوم و سوم نیز جنگ میان همین دو جبهه خیر و شر ادامه دارد. با این تفاوت که منطق داستانی به شدت افت می کند و جلوه های ویژه بار فیلم را به دوش می کشد.
به نظر می رسد دومین قسمت این مجموعه بیشتر نتیجه موفقیت قسمت اول آن بوده است تا طرحی از پیش طراحی شده به همین دلیل داستان به گونه ای غیر واقعی ادامه می یابد و عناصر جدیدی به داستان اضافه می شود که بی شباهت به عرفان های سرخپوستی نیست، و در پایان نیز سازندگان دست به دامن معجره می شوند تا بتوانند در پایان سر و ته فیلم را به هم آورند.
سومین قسمت این مجموعه برخلاف قسمت گذشته بسیار هدفمند تر ساخته شده و این بار رگه های هالیوود سیاسی در آن به وضوح قابل مشاهده است.
داستان سومین قسمت بر پایه سقوط یک سفینه ناشناخته فضایی به نام «آرک» در سال ۱۹۶۲ بر سطح کره ماه است و رقابت فضایی آمریکا و شوروی سابق را برای رسیدن به ماه به منظور دست یابی زود تر به این سفینه نمایش می دهد.
از نکات قابل توجه این فیلم حمله اتوبات ها به تاسیسات هسته ای ایران در دقایق ابتدایی فیلم و هنگامی است سازندگان سعی در قرار دادن مخاطب در فضای داستان دارند.
هرچند نامی از ایران برده نمی شود و تنها عبارت «تاسیسات هسته ای غیر قانونی در خاور میانه» در فیلم نقش می بندد اما پرچم ایران و افسرانی که به فارسی تکلم می کنند مقصود را به واضح ترین نحو ممکن بیان می کنند.
تصاویر این حمله در حالی به نمایش در می آید که صدای قهرمان فیلم – آپتیموس پرایم- در حال تشریح تغییراتی است که در زمین پس از ورود آنها به وقوع پیوسته است و در نهایت می گوید: «و اکنون ما به متحدانمان برای رفع مشکلات بشری کمک می کنیم، تا انسان را از آسیب رساندن به نوع خودش بازداریم»
نظرات شما عزیزان: