سلام
بعد از یه دوره رکود اومدم ! چندتا خبر 8 ریشتری دارم !
1. آکواریومم رو جمع کردم ! همه ی ماهی هام رو به استثنای دوتا لوچ و لجن خوارم بردم و فروختم ! آکواریومم رو هم مث روز اولش کردم! با تاید شستمش و دو روز بیرون بود و هموا خورد ! قصد دارم حدودای اول مهر یه آکواریوم گیاه خوار جدید راه بندازم به امید خدا !
2. جواب طرح ضیافت اومد ! 17 ! خدارو شکر ! هیچی نخوندیم 17 بردیم ! والٌا !
و
الان یه کسی اومد خونه مون که به قول خودش 35 (سی و پنج!!!) سال بود از ماها خبر نداشت !
یک از عموهای دو گانه ی بابام بود ! یکی شون که خیلی وقت پیش مرده بود، این یکی هم وقتی اومد خونه مون به مامانم نگاه کرد و به بابام گفت : این زنته ؟!!!!!!!
یا وقتی در مورد عمه م سوال کرد گفت: شوهر کرده ؟!!!! در حالی که پسر بزرگه ی عمه م یه سال از خودم بزرگ تره !!!!
جدی جدی باورم شده که 35 ساله از برادر زاده هاش خبر نداره ! در حالی که در حدود 500 متری خونه ی ما زندگی می کنه !
پیرمرد باحالی بود ! به دل من که خیلی نشست ! دنیا دیده بود و از این پیر مرد بداخلاقها نبود !
یه داستانایی تعریف می کرد که .... به قول خودش دعاش کردن که زیاد عمر کنه و به قول کارت ملیش تا حالا 80 سال سن کرده ! ماشالله ! خیلی رفتارای جالبی داشت...
خدا حفظش کنه !
خب دیگه ! من فعلا یه مدتی نیستم ! و وبلاگ تا اطلاع بعدی فکر نکنم بتونم آپ کنم !
پس همه تون رو به خدا میسپارم !
فعلا
نظرات شما عزیزان: